موشهای آزمایشگاهی از همان گونهٔ موشهای خانگی هستند، با این حال اغلب در رفتار و فیزیولوژی بسیار متفاوت هستند. صدها نژاد inbred, outbred و ترانس ژنیک وجود دارد. نژاد، در مورد جوندگان، به گروهی اطلاق میشود که در آن همه اعضا از لحاظ ژنتیکی تا حد امکان شبیه هستند. در موشهای آزمایشگاهی، این امر از طریق inbreeding (تولیدمثل زادههای یک والد با یکدیگر) انجام میشود. با داشتن این نوع جمعیت، انجام آزمایشهایی بر روی نقش ژنها یا آزمایشهایی که تنوع ژنتیکی را به عنوان یک عامل حذف میکنند، امکانپذیر میگردد.
در مقابل، جمعیتهای outbred معمولاْ زمانی که داشتن ژنوتیپهای یکسان غیرضروری است یا جمعیتی با تنوع ژنتیکی مورد نیاز است، مورد استفاده قرار میگیرند و معمولاْ از آنها به عنوان ذخایر نام برده میشود تا نژاد.
بیشتر موشهای آزمایشگاهی، ترکیبی از زیرگونههای مختلف هستند. موشهای آزمایشگاهی میتوانند تنوعی از رنگهای پوششی، از جمله agouti، سیاه و زال داشته باشند. بسیاری (اما نه همه ی) نژادهای آزمایشگاهی inbred هستند. نژادهای مختلف با ترکیبهای خاصی از رقم یا حرف شناسایی میشوند؛ برای مثال C57BL/6 و BALB/c.. اولین نژادهای inbred این چنینی در سال ۱۹۰۹ توسط Clarence Cook Little که در ترویج موش به عنوان یک ارگانیسم آزمایشگاهی تأثیرگذار بود، تولید شدند.
تولید مثل:
شروع تولیدمثل در حدود ۵۰ روزگی در هر دو جنس نر و ماده اتفاق میافتد، هر چند که جنس ماده ممکن است اولین دوره فحلی (estrus) خود را در ۴۰–۲۵ روزگی داشته باشند. موشها پلی استروس هستند و در تمام طول سال تولیدمثل دارند. آنها تخمک گذاری خود به خودی دارند. چرخه فحلی هر ۵–۴ روز تکرار میشود و حدود ۱۲ ساعت به طول میانجامد که در شب اتفاق میافتد.
متوسط دوره حاملگی در موش ۲۰ روز است. دوره فحلی پس از زایمان (postpartum estrus) ۱۴ تا ۲۴ ساعت پس از زایمان اتفاق میافتد و شیردهی همزمان با بارداری، بارداری را به مدت ۱۰–۳ روز به علت تأخیر در لانه گزینی افزایش میدهد. در هر زایمان بهطور معمول ۱۰ تا ۱۲ نوزاد متولد میشود البته این تعداد به شدت وابسته به گونه است.
ژنتیک:
ژنتیک یا ژنشناسی بخشی از دانش زیستشناسی است که به وراثت و تفاوتهای جانداران میپردازد. با استفاده از قوانین و مفاهیم موجود در این دانش میتوانیم به همانندی یا ناهمانندی دو جاندار نسبت به یکدیگر پی ببریم و بدانیم که چگونه و چرا چنین همانندی یا ناهمانندی در داخل یک جامعه گیاهی یا جانوری به وجود آمده است. دانش ژنشناسی، انتقال دادههای زیستی از یک سلول به سلولی دیگر یا از پدر و مادر به نوزاد و نسلهای آینده تعریف میشود. ژنشناسی با چگونگی این جابهجاییها که باعث نشانگانها، دگرگونیها و همانندیها در جانداران است ربط دارد. دانش ژنشناسی به سرشت فیزیکی و شیمیایی و در کل پیکری این دادهها نیز میپردازد.
اصطلاحات رایج در علم ژنتیک
اگر چه درک اصول ژنتیک، ژتیک پزشکی نسبتا آسان می باشد ولی اصطلاحات نا مانوس ممکن است در ابتدا باعث شوند بسیار سخت به نظر برسد. برای کمک به حل این مشکل برخی اصطلاحات رایج را مرور می کنیم:
آلل : انواع اطلاعات ژنتیکی در یک جایگاه ژنی خاص یا به عبارت دیگر در شکل مختلف یک ژن را آلل می گویند.
آلل نوع وحشی (wild type) : آلل وحشی به آلل طبیعی و نرمال گفته می شود.
اختلال تک ژنی : اختلالی است که توسط آلل های در یک جایگاه ژنی منفرد تعیین می شود.
هموزیگوت : وقتی فردی یک جفت آلل یکسان داشته باشد هموزیگوت اطلاق می شود.
هتروزیگوت : وقتی فردی یک جفت آلل متفاوت داشته باشد هتروزیگوت اطلاق می شود.
هتروزیگوت مرکب : به ژنوتیپی اطلاق می شود که در آن دو آلل جهش یافته مختلف از یک ژن وجود داشته باشد.
جهش (موتاسیون) : به دو معنی کاربرد دارد. گاهی برای نشان دادن یک تغییر ژنتیکی که قبلا شناخته شده است و گاهی صرفا برای نشان دادن یک آلل مسبب بیماری
جهش جدید (Denovo) : جهش جدید که قبلا در خانواده وجود ندارد و فقط در فرد بیمار بروز کرده است.
هتروژن : چند ژن با یک اثر. اغلب بیماری ها هتروژن هستند.
ناقل : (Carrier) فردی که حامل ژن مغلوب است و اثر ژن در آن ظاهر نمی شود.
ژنوتیپ : ژنوتیپ یک فرد مجموعه آلل هایی است که ساختار ژنتیکی او را در تمام جایگاه های ژنی یا در یک جایگاه ژنی مشخص می کند.
فنوتیپ : بروز قابل مشاهده یک ژنوتیپ به عنوان صفتی ظاهری، بالینی یا بیوشیمیایی یا مولکولی است.
نحوه کار با شبیه ساز
در این شبیه ساز به شما کمک میکنیم تا با دو موش هموزیگوت (اصیل) داده شده به عنوان والد(FFوff) و تولید مثل آنها زاده های هتروزیگوت ایجاد کرده و با بردن زاده ها به قفس های پایین صفحه و پاک کردن نمودار بالا در تولید زاده های جدید با استفاده از موش های حبس شده در قفس (هتروزیگوت) و موش های اصیل (هموزیگوت) انواع ژنوتیپ در موش ها و آمار و درصد تقریبی هر فنوتیپ را با فعال کردن گزینه ها میبینید!
نمونه سوال:
۱- اگر شخصی برای گروه خونی ABO فقط آنزیم B را داشته باشد:
الف) گروه خون این فرد چیست؟
ب) ژنوتیپ این فرد را بنویسید.
۲- در رابطه با گروه خون ABO
الف) رابطه بین کدام الل ها هم توانی است؟
ب) رابطه بین کدام الل ها غالب و مغلوبی است؟
۳- اصطلاحات زیر را تعریف کنید.
الف) خالص:
ب) ناخالص:
پ) الل:
ت) فنوتیپ:
ث) ژنوتیپ:
۴- اگر گروه خون پدر و مادر مثبت باشد، آیا گروه خون فرزند آنها می تواند منفی باشد؟ چرا؟
۵- انواع ژنوتیپ های احتمالی برای فردی که گروه خون B دارد را بنویسید.
۶- در چه حالت هایی می توان با دیدن فنوتیپ، ژنوتیپ را تشخیص داد؟
۷- اگر گروه خون مادر مثبت و گروه خون فرزندش منفی باشد، ژنوتیپ مادر خالص است یا ناخالص؟ چرا؟ –
۸- اگر ژن مربوط به یک صفت اتوزومی در انسان دارای ۲ الل باشد، برای این صفت چند ژنوتیپ وجود دارد؟
۹- مثبت یا منفی بودن گروه خون به چه چیزی بستگی دارد؟
۱۰- انواع فنوتیپها و ژنوتیپ های مربوط به صفت رنگ گل در گیاه میمونی را بنویسید.
۱۱- در چه صورتی فرزندان تمام ژن های خود را از یک والد دریافت می کنند؟
۱۲- اگر یک ژن دارای دو الل r و R باشد انواع ژنوتیپها را در زنبور عسل نر و زنبور ملکه بنویسید؟